سایت پاکدلها: تاریخچه حافظه
? پاکدلها: ابینگهاوس (Ebbinghaus) اولین کسی بود که به طریق عملی درباره حافظه آزمایشهای منظمی انجام داد. او فهرستی از هجاهای بی معنای 2 زبان آلمانی را مشخص کرد و کوشش نمود آنها را حفظ کند.
او در پژوهشهای خود، توجه خاصی به قانون «فراوانی» (بسامد) داشت؛ یعنی هر چه یک تجربه #بیشتر رخ دهد #آسانتر به یاد می آید.
بنابراین، برای آزمون این نظریه، او به موادی نیاز داشت که با تجربه های قبلی ارتباطی نداشته باشد تا بتوان تجربه های قبلی را کنترل کرد. به همین دلیل، هجاهای بی معنا را به کار برد.
#نتایج به دست آمده از #تحقیقات ابینگهاوس به شرح ذیل هستند:?
1. هرقدر مواد آموختنی #زیادتر گردد #زمان لازم برای به خاطر سپردن آن مطالب به صورت تصاعدی #افزایش مییابد. البته این نسبت ها ثابت نیستند؛ یعنی اگر فهرست 7 کلمه ای 30 ثانیه وقت بگیرد، فهرست 10 کلمه ای 52 ثانیه، فهرست 12 کلمه ای 82 ثانیه و فهرست 16 کلمه ای 196 ثانیه وقت خواهد گرفت.
2. ابینگهاوس #میزان کوشش صرف شده با #نگهداری آن مطالب در حافظه را با یکدیگر #مرتبط دانست، به گونهای که افراد اگر ?وقت بیشتری برای یادگیری بگذارند و کندتر بیاموزند و برای آموختن، مطالب را چندین بار بخوانند ?دیرتر فراموش میکنند تا کسانی که به حافظه خود متّکی هستند و کوشش کمتری مینمایند. البته نوع مطالب آموختنی مهم است.
3. #فراموشی در ساعات #اولیه یادگیری #بیشتر است؛ بدینگونه که پس از 20 دقیقه 42 درصد مطالب، پس از 9 ساعت 64 درصد و پس از 31 روز 79 درصد فراموش شده اند.
4. یادگیری مطالب با #تقسیم وقت، #بهتر صورت میگیرد تا اینکه مطالب یک دفعه خوانده شوند. او فهرستی متشکّل از 12 کلمه بی معنا را 68 بار خواند تا توانست حفظ کند. روز دوم 7 بار خواند تا حفظ شد، ولی فهرست دیگری مثل فهرست اول را به مدت 3 روز خواند و با 38 بار خواندن طی سه روز، مطالب را حفظ کرد (یعنی با تقسیم وقت در 3 روز)، تقریبا 50 درصد صرفه جویی در وقت شد.
5. آموختن مطالب به صورت #کلی #بهتر از آموختن جزء به جزء است؛ مثلاً برای یادگیری کتاب روانشناسی تربیتی، ابتدا باید آن را یک بار مطالعه کرد تا شناختی کلی به دست آوریم، بعد آن را جزء به جزء بخوانیم.
شاید این موضوعات هم مورد پسند شما باشد ⇓