سبد خرید0

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

طبقه‌بندی اختلال های ویژه یادگیری بر مبنای DSM-IV-IR

اختلال های ویژه یادگیری براساس DSM-IV-IR به سه طبقه کلی تقسیم می‌شوند:

1) اختلال خواندن:

خواندن فرآیندی پیچیده و عالی است که اجزاء بسیار متفاوتی را دربر می‌گیرد که از چندین رفتار یا مهارت مجزا تشکیل شده است. به اعتقاد اهری (2002) یادگیری برای خواندن شامل دو فرآیند اساسی است: فرآیند اول شامل رمزگردانی کلمات است (یعنی یادگیری تبدیل توالی حروف به کلمات آشنا و معنادار). فرآیند دوم شامل درک معانی کلمات است. وقتی کودکان، مهارت های خواندن را کسب می‌کنند، در واقع یاد می‌گیرند که چگونه از این فرآیندهای خواندن استفاده کنند. یعنی آنها هنگام خواندن، به طور همزمان به رمزگردانی کلمات و معنای متن توجه دارند (رید، 2003).
اختلال خواندن برمبنای DSM-IV-IR چنین تعریف شده است: حالتی که در آن پیشرفت خواندن پایین‌تر از حد مورد انتظار بر حسب سن، آموزش و هوش کودک است. این اختلال به میزان زیادی مانع موفقیت تحصیلی یا فعالیت‌های روزانه مستلزم خواندن می‌شود. طبق ملاک های DSM-IV-TR در صورت وجود یک اختلال عصبی یا حسی، میزان ناتوانی خواندن بیش از آن حدی است که معمولاً با اختلالات دیگر دیده می‌شود.  (کاپلان و سادوک، 2003، ترجمه رفیعی و رضایی، 1382).

ملا ک های تشخیصی اختلال خواندن براساس DSM-IV-IR
الف ـ پیشرفت در زمینه خواندن برمبنای آزمون استاندارد شده انفرادی مربوط به خواندن (با در نظر گرفتن سن تقویمی، هوش سنجیده شده و آزمون متناسب با سن) به طور قابل توجهی پایین‌تر از سطح مورد انتظار است.
ب ـ اختلال موجود در ملاک الف به میزان چشمگیری با پیشرفت تحصیلی یا فعالیت‌های روزانه مستلزم مهارتهای خواندن تداخل می‌کند.
پ ـ اگر نارسایی حسی وجود داشته باشد، مشکلات خواندن فراتر از حدی است که معمولاً با آن نارسایی همراه است.

2) اختلال در یادگیری ریاضی
کودکان دارای اختلال در یادگیری ریاضی  در یادگیری و یادآوری اعداد مشکل دارند، نمی‌توانند واقعیات پایه مربوط به اعداد را به خاطر بسپارند و در محاسبه کند و غیردقیق هستند. در اختلال ریاضیات، نارسایی در چهار گروه مهارتها شناسایی شده است: 1ـ مهارتهای زبانی (مهارتهایی که مربوط به درک اصطلاحات ریاضی و تبدیل مسائل نوشتاری به نمادهای ریاضی است)؛ 2ـ مهارتهای ادراکی (توانایی شناسایی و درک نمادها و مرتب کردن مجموعه اعداد)؛ 3ـ مهارتهای ریاضی (جمع، تفریق، ضرب، تقسیم و تواناییهای چهار عمل اصلی فوق)؛ و 4ـ مهارتهای بی‌توجهی (کپی کردن صحیح اشکال و مشاهده درست نمادهای عملیاتی). اصطلاحات دیگری که برای این اختلال به کار رفته‌اند عبارتند از: سندرم گرست من، محاسبه پریشی ، اختلال مادرزادی در حساب و اختلال حساب مربوط به رشد. (کاپلان و سادوک، 2003، ترجمه رفیعی و رضایی، 1382).
اختلال در ریاضیات ممکن است به تنهایی یا همراه با اختلالهای خواندن و زبان بروز کند. این اختلال اساساً ناتوانی در انجام مهارتهای ریاضی مورد انتظار برحسب توانایی هوش و سطح آموزشی کودک است که با آزمونهای انفرادی و استاندارد شده ارزیابی می‌شود.
عدم توانایی مورد انتظار در ریاضیات مانع عملکرد تحصیلی یا فعالیت‌های زندگی روزمره می‌شود و مشکلات حاصله فراتر از اختلالهای مربوط به هر نوع نارسایی حسی یا عصبی موجود است.
اختلال ریاضیات اغلب همراه با اختلال خواندن و اختلال بیان نوشتاری دیده می‌شود. در کودکان دچار اختلال ریاضیات خطر بروز اختلال زبان بیانی، اختلال مختلط زبان بیان دریافتی، اختلال هماهنگی مربوط به رشد بیش از سایر کودکان است. (همان منبع)

ملاکهای تشخیصی اختلال در یادگیری ریاضی
براساس DSM-IV-IR
الف ـ توانایی ریاضی که برمبنای آزمونهای استاندارد شده انفرادی ارزیابی شده بسیار پایین‌تراز آن است که با توجه به سن تقویمی، هوش سنجیده شده و آموزش متناسب با سن انتظار می‌رود.
ب ـ اختلال مذکور در ملاک الف به میزان چشمگیری با پیشرفت تحصیلی یا فعالیت‌های روزمره زندگی که مستلزم مهارتهای ریاضی است تداخل می‌کند.
پ ـ اگر نارسایی حسی وجود داشته باشد، مشکلات در توانایی‌های ریاضی فراتر از حدی است که معمولاً با آن نقص همراه است.

3) اختلال بیان نوشتاری:
بیان نوشتاری پیچیده‌ترین مهارت مورد نیاز برای انتقال درک زبانی و بیان افکار و عقاید محسوب می‌شود. مهارت‌های نگارش در اکثر کودکان با خواندن همبستگی دارند؛ اما در برخی کودکان فهم خواندن فراتر از توانایی آنها برای بیان افکار پیچیده است. در برخی موارد بیان نوشتاری شاخص حساسی از نقائص ظریفتر و در عین حال مختل کننده کاربرد زبان است که معمولاً در آزمونهای استاندارد خواندن و زبان شناسایی نمی‌شود(کاپلان و سادوک، 2007)
خصوصیات اختلال بیان نوشتاری برمبنای DSM-IV-IR عبارت است از: مهارتهای نگارش بسیار پایین‌تر از حد مورد انتظار با توجه به سن شخص، ظرفیت هوش و آموزش او که با آزمونهای استاندارد شده سنجیده می‌شود. این اختلال در عملکرد تحصیلی فرد و امور روزمره مستلزم نوشتن تداخل می‌کند. مؤلفه‌های اختلال نوشتن عبارتند از: هجی کردن ضعیف، اشتباه در دستور و نقطه‌گذاری و دست خط بد. اشتباهات هجی کردن اغلب خطاهای آوایی هستند. یعنی هجی کردن اشتباهی که شبیه هجی کردن صحیح به نظر می‌رسد. نمونه‌های انواع شایع اشتباهات هجی کردن عبارتند از تلفظ Fone به جای phone یاbeleeve به جای believe. (کاپلان و سادوک، 2003، ترجمه رفیعی و رضاعی، 1382).

ملاکهای تشخیصی اختلال بیان نوشتاری براساس DSM-IV-IR
الف ـ مهارتهای نگارش برمبنای آزمونهای استانداردشده انفرادی (با ارزیابی‌های عملی مهارتهای نگارش) به میزان زیادی پایین‌تر از آن است که با توجه به سن تقویمی، میزان هوش و آموزش متناسب با سن انتظار می‌رود.
ب ـ اختلال مذکور در ملاک الف به میزان چشمگیری با پیشرفت تحصیلی یا فعالیت‌های روزمره زندگی که مستلزم انشاء متون کتبی است (مثل نوشتن جملات درست از نظر دستوری و پاراگراف‌های منظم) تداخل می‌کند.
پ ـ اگر یک نارسایی حسی وجود داشته باشد، مشکلات موجود در مهارتهای نگارش فراتر از حدی است که معمولاً با آن نارسایی همراه است.
منبع : سایت تخصصی اختلال های ویژه یادگیری ldfb.ir