سبد خرید0

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

نقاشی کودکان

نقاشی وسیله مفیدی برای بیان زندگی عاطفی کودک است که به او فرصت می‌دهد تا از طریق نقاشی‌های آزاد و دلخواه حالت روانی و احساس های آنی و هم چنین تحریکات ریشه‌دار و ژرف خود را بیان نماید. برای مطالعه شخصیت کودک چندین راه را باید طی کرد که عبارتند از:

– نظارت دقیق بر حرکات یا بازی

– تحلیل زبان گفتاری او

تعبیر خواب ها، رویاها و نوشته‌ها ( انشا و یادداشت روزانه) تحلیل نقاشی نیز از همین مقوله است ولی نقاشی نسبت به دیگر وسایل بیانی دارای دو امتیاز روش شناختی است: یکی امکان نظارت از فاصله دور و بدین ترتیب پرهیز از دخالت مستقیم و غیر مستقیم بزرگسالان در نقاشی کودکان و دیگری امکان مقایسه نقاشی‌های مختلف که در زمان‌های متفاوت کشیده شده‌اند. کودک بسیار زود متوجه می‌شود که رسم و نقاشی وسیله‌های بیانی است که با افکار او مطابقت می ‌کند و او را در تخیلاتش آزاد می گـذاردو  در عین حال، لذت سرشا ری برای وی فراهم می آورد. علاوه بر آن،  نقاشی به او امکـان می‌دهد که افکــار درونی اش را یا به عبارت دیگر خویشتن خودش و تاثیر پذیری درونی خود از فرهنگ و محیطش را نشان دهد.                                  

کودک به کمک نقاشی ، کشمکش ها و دلهره های درونی اش را آشکار می کند و بدین طریق از اثر آن ها می کاهد هنگاهی که کودک بوسیله نقاشی و تصویر، اظهار نظر می کند آثار بسیاری از شخصیت خود را آشکار می سازد ولی او این کار را برای دلخوشی ما یا فراهم کردن امکان شناخت و بررسی روانشناختی انجام نمی دهد بلکه آن چه برای او مهم است بیرون ریختن تجربه های اندوخته شده او ست.که نمایانگر وجود ش می باشد.

بررسی برون فکنی از طریق( خط، فضا، رنگ)

   ظهور ناخود آگاه در نقاشی با نمادهای مختلفی انجام می گیرد که در پرتو دانستنی های روانشناختی و روان کاوی قابل تعبیرند به کار گیری رنگ یکی از این نمادهاست خط و فضای بکار گرفته شده در نقاشی نیز به علت ارزش های برون افکنانه  خود ویژگی های  شخصیت کودک را ظاهر می سازند و ممکن است دو نمونه دیگر از این نمادها باشند که بررسی برون افکنی از طریق آن ها ( خط، فضا، و رنگ) امکان پذیر می گردد.

   خط: خط بدون وابستگی به محتوی نیز دارای بار شدید بیانی و قدرت وجودی خاصی است که پویایی و بنیان شکل از آن ناشی می شود خط ممکن است به اشکال مختلف ظاهر شوند مانند :ضخیم،نازک،خط و نقطه، خط مداوم، عمودی ، افقی ،زاویه دار مارپیچ ممکن است براق یاشفاف یا مات باشد . بنابراین از روی خط به تنهایی می توان حالت های روانی مانند غم شادی عصبانیت و اطمینان به خود را بررسی کرد. ضعف عصبی  با فشردگی و کوتاهی خطوط پرخاشگری با قطعه قطعه کردن و متغیرکردن و به هم پیچیدن خطوط احساسات با خطوط نازک و حرکات ملایم آنها نشان داده می شوندکودکان پیشرفته تر خطوطی به اشکال مختلف و با حفظ تعادل میان قسمت های مختلف و کودکان خجالتی خطوط کوتاهی می کشند گویی کشیدن خط را برای آنها منع کرده اند.                                                                                                                

به طور کلی قدرت و شدت خط نشان دهنده نیروی عاطفی موجود در حین انجام کار است خطوطی که با نیروی زیاد و پررنگ شروع می شوند و به صورت کاملا بی رنگ به پایان می رسند نشان دهنده کمبود جوش و خروش و ناتوانی نقاش آن برای به پایان رساندن فعالیت در دست انجام است هم چنین نشان دهنده آن نیروی درونی است که نتوانسته محل مناسبی برای اظهار وجود پیدا کند  کودکان خود رای که همیشه می خواهند اظهار وجود کنند و در عین حال اغلب بیش از دیگران زیر فشار قرار دارند اشکالی با خطوط پراکنده ترسیم می کنندالبته این خصوصیات ممکن است به عوامل رشدی کودک بیش از عوامل شخصیتی او بستگی داشته یاشد.

بنا بر تحقیق « الشولر» اگر روی قسمت های از ترکیب نقاشی خط خطی و مخفی شده باشد بیان گر مشکلات عاطفی و دلهره و ترس نقاش آن از شی یا شخصی است که با خط خطی کردن مخفی شده است و لی اگر قسمتی از نقاشی با خطوط بی رنگ و سطحی  مخفی شده باشد نشان دهنده امنیت و سازگاری کودک است.

فضا: به طور کلی کودکانی که رسم و نقاشی آنها با تناسب بر روی کاغذ آورده شده کودکانی آرام هستند به نظر یوشیمکودکانی که فضار را بهتر از دیگران حس می کنند دارای قابلیت درک بهتری‌اند.

هنگامی که کودک در قسمت های مختلف کاغذ نقاشی های متفاوتی که دارای معانی خاصی اند ترسیم می کند اگر بزرگسالان به دقت کودک را زیر نظر داشته باشند برای فهم آن احتیاج به توضیح خود کودک نخواهند داشت. به کار گیری فضا نشان دهنده ارتباط و طریقه واکنش کودک با محیط اطراف اوست پژوهشگران مختلفی موضع و محلی را که نقاش در جای جای کاغذ کشیده است بررسی و تفسیر کرده اند. کودکان خجالتی و کم رو نیز در گوشه کاغذیا در قسمت محدودی از فضای کاغذ یا بر روی کاغذ کوچکی نقاشی می کنند زیرا در مقابل سطح کاغذ های بزرگ خود را گم می کنند و این نیز نشان دهنده نداشتن  اعتماد و اطمینا ن به خود است این درست مانند احساس زندانی ها است که مدت ها در بند بوده اند و ناگهان خود را در محیطی باز یافته اند که احساس گم شدن می کنند و برای احساس امنیت و محافظت از خود به گوشه ای پناه می برند  که جایگزین سلول زندان است کودکانی که در نقاشی های خود این احساس را نشان می دهند احتیاج به تشویق و پشت گرمی بسیار دارند . کودکان خرد سال از بالای کاغذ شروع به نقاشی می کنند معمولا قسمت بالای کاغذ نشان دهنده سر و آسمان و نمادی از ارزش های والاست.

از نظر کاندینسکی [بالا] مبین تصورات آرامش دهنده و احساس آرامش و آزادی و [پایین] نشان فشار و سنگینی است در واقع کودکانی که تمایل به کشیدن نقاشی در پایین صفحه دارند به طور کلی دارای خصایل پابرجایند و کمتر شیفته چیزی می شوند کودکی که زیاد به طرف چپ کاغذ متمایل شود (البته اگر چپ دست نباشد) نشانگر غم و اندوه و گوشه گیر بودن و بی اعنمادی نسبت به خود است و سر انجام کودکانی که نقاشی هایشان کاملا در مرکز کاغذ قرار می گیرد به طور کلی برخود و احساساتشان توجه و تمرکز فکری زیادی دارند.

رنگ: انتخاب رنگ از نظر روانشناسی مفهومی بی چون و چرا دارد و لی برای تحلیل و نتیجه گیری از آن ها حتما باید عامل سن کودک را در نظر گرفت بین نقش ، رنگ و زندگی عاطفی کودک با در نظر گرفتن دوران تکاملی او توازی وجود دارد کودک در دوران کودکی یعنی در سنین 3تا6سالگی بیشتر تحت تاثیر فشارهای روانی است بنابراین علاقه زیادی به استفاده از رنگ دارد و آن را بر شکل ظاهری مقدم می داند و لی به تدریج که سن او بالا می رود از وابستگی اش به رنگ کم می شود و علاقه او به تقدم شکل بر رنگ فزونی می یابد هم چنین هر قدر کودک کوچکتر باشد رنگ های که به کار می گیرد زنده تر است و با افزایش ست و سال و آموزش مدرسه و تکامل او در راه شناخت منطقی رنگ های را به کار می برد که بیشتر از نوع [سرد] یا رنگ ها ی کمتر خشن اند در کودکستان بیشتر کودکان تر جیح می دهند که از رنگ ها ی گرم و تند استفاده کنند و فقط کودکانی که در خانه بر آن ها نظارت شدید می شود رنگ های سرد راانتخاب می کننددر این موارد علت اصلی به مشکلات عاطفی و روانی کودک مربوط می شود. بنا به نظر وهنر فقدان رنگ در تمام یاقسمتی از موضوع نقاشی کودک نشان گر خلا عاطفی و گاه دلیل بر گرایش های ضد اجتماعی اوست تجربه های فراوان نشان داده است که کودکان سازگار در نقاشی هایشان به طور متوسط از پنج رنگ مختلف استفاده می کنند در حالی که کودکان گوشه گیر یا آن هایی که ارتباط با دنیای خارج را دوست ندارند از یک یا دو رنگ بیشتر استفاده نمی کنند.

علاقه واقعی کودک به رنگ از  زمانی شروع می شود که او سعی در کشیدن اشکال مختلف می کند در این مرحله که تا پایان هفت یا هشت سالگی به درازا می کشد کودک برای استفاده از رنگ ها فقط از احساسات خود تاثیر می پذیرد ممکن است که او از رنگ هایی استفاده کند که هیچ ار تباطی با رنگ خاص شی مورد نظرش نداشته باشد مثلا ممکن است سبزه و چمن را به رنگ بنفش نقاشی کند چون هم می خواهد چمن را نشان دهد وهم از رنگ بنفش خوشش می آیداین اختلاف رنگ گاه ناشی از طریقی است که کودک اشیا و رنگ آن ها را می بیند برای مثال ممکن است رنگ نارنجی برای او نشان دهنده تحرک و شادی باشد بنابراین اگر او بخواهد چیزی را نشان دهد که برایش انعکاس عاطفی دارد آن را به رنگ نارنجی رنگ می کند .                         

موضوع نقاشی و شخصیت کودک: 

1-  شکــــل آ د م: هنگاهی که کودک شکل آدمی را می کشد قبل از هر چیز شکل خود و یا درکی را که از بدن وتمایلاتش دارد بیان می کند . در واقع بین بعضی خطوط آدمک نقاشی شده و خصوصیات روانی و جسمی کودکی که آن را کشیده ارتباط های مشخصی وجود دارد اگر اعضای آدمک در مجموع متناسب باشد احتمال بسیاری وجود دارد که کودک کاملا سازگار باشد اگر بر عکس آدمک مثلا در اندازه ای بسیار کوچک یا در گوشه ای از کاغذ کشیده شده باشد به معنای این است که کودک خود را کم ارزش و از دیگرا ن پایین تر می دانددر نقاشی فقدان دست و بازو نیز علامت کم بهادادن به خود و احساس ناامنی است.                                                                                                      

 

2- خانه: نماد پناه گاه و هسته اصلی و گرمی خانوادگی است که ممکن است مورد علاقه یا تنفر کودک باشد خانه هایی که کودکان ترسیم می کنند ممکن است دارای باغچه و گل و درهای بزرگ و پنجره و پرده های رنگی و دود کش بخاری باد و اگر احساس کودک این است که در داخل این خانه زندگی سعادتمندی وجود دارد خانه را دل باز نشان می دهد برعکس ممکن است خانه بدون در ورودی و دل گیر که از بقیه خانه ها نیز جدا مانده است و با دیوارهای باند به صورت تنها و منزوی عرضه شود نشان دهنده احساس کودک در باره روابط نا مطلوب درون خانه است در هر حال کشیدن این نوع خانه ها در سنین مختلف کودک معانی گوناگونی پیدا می کند در سنین 5 تا 8 سالگی نماینده خجالتی بودن کودک و وابستگی شدید او به مادر بعد از 8 سالگی نماینده احساس خود کوچک بینی و تنهایی کودک ودر نوجوانی نشان دهنده شرم وحیا ی زیاد ه ازحد و داشتن احساسات رقیق است هنگامی که پدر و مادر از هم جداشده باشند  خانه به دوقسمت تقسیم می شود و اغلب دارای دو در ورودی است که یک قسمت از خانه نماد زندگی خانوادگی واقعی و دیگری نشانه زندگی تحمیل شده بر کودک است.                                                                                      

 

خورشید وماه: تصویر خورشید بیانگر  امنیت،خوشحالی، گرما،قدرت، و به نظر برخی پژوهنگان نماد پدر مطلوب است وقتی رابطه کودک و پدر خوب است همیشه خورشید در نقاشی های کودک به طور کامل در حال درخشیدن نمایش داده می شوند و هنگانی که این ارتباط مطلوب نیست خورشد در پشت کوه ناپدید است. اگر کودک ازپدرش بترسدخورشید به رنگ قرمز ، تند یا سیاه که مضطرب کننده است کشیده می شودبا وجود این نحوه نمایش خورشید مانند سایر موضوع های نقاشی ممکن است به حال و حوصله لحظه ای کودک و نه به تفاهم یا عدم تفاهم بین کودک و پدر بستگی داشته باشد بنابراین قبل از هر قضاوت و تعبیری در این مورد بهتر است چندین نقاشی کودک بررسی شود.                                                                                       

حیوانات: اگر وجود حیوان در نقاشی کودک اهمیت خاصی کسب کند ممکن است  به دلیل  وفور حیوان در دور و بر او  و یا به دلیل احساس گناه و تقصیری باشد که کودک در موقعیت های خاص حس کرده و چون جرات آن را ندارد که گناه خحود را ترسیم کند ترجیح می دهد احساسات و عادات و تمایلات خود را در قالب حیوانی نشان بدهد و آن حیوان را وادار به حرکت و رفتاری کند که خود شجاعت و قدرت ابراز آن را ندارد.

  فاصله بین اشخاص نقاشی: اعضای یک خانواده هماهنگ در نقاشی کودکان همیشه به هم و دست در دست هم نشان داده می شود نزدیک شدن دو یا چند شخصیت در نقاشی نشان دهنده انس و الفت واقعی آن ها یا تمایل کودک به آن ها است کدک خودش را نزدیک شخصی نقاشی می کند که حس کند در کنارش راحت است  یا اورا بیشتر از همه دوست دارد ولی اگر کودکی فکر کند که مثلا خواهرش بیشتر از او مورد توجه پدر و مادر است در نقاشی خود خواهرش را بین پدر و مادر و خودش را دورتر از ان ها در کنار کاغذ قرار می دهد.

 

برجسته نمودن اشخاص: در بیشتر نقاشی های که کودکان از خانواده تر سیم می کنند همیشه یک شخصیت اصلی وجود دارد که کودک بیشتر بار احساسی خود را چه به صورت عشق و ستایش و چه به صورت ترس و دلهره بر او مستقر می کند این شخصیت اصلی یا بر جسته غالا قبل از دیگران کشیده می شود زیرا اولین کسی است که کودک به او فکر می کند و نوجهش به او جلب می شود این شخص گاهی در مرکز کاغذ تر سیم می شود و نگاه های دیگر اشخاص به طرف او بر می گرددو گاهی هم اولین شخص از طرف چپ کاغذ است. این شخصیت اصلی همیشه در اندازه ای بزرگتر از دیگران کشیده می شودزیرا او مهمتر از دیگران است.                                                            

 بی‌ارزش کردن اشخاص: وقتی کودک در نقاشی خود یکی از اعضای خانواده را ترسیم نمی کند می توان نتیجه گرفت که کودک آگاهانه و یا ناآگاهانه آرزوی نبودن آن شخص را دارد این پدیده بیشتر در مورد خواهران و برادران روی می دهد که بیشتر بچه ها به آن ها کینه و حسادت می ورزد گاهی دیده می شود که کودک خودش در نقاشی حضور ندارد دلیلش این است  که احتمالا در خانه و میان خانواده احساس راحتی نمی کند و خواستار تغییر جنسیت یا سن خود و یا چیز های دیگر است شخصی که برای کودک ارزش ندارد همیشه در آخرین لحظه و با کمترین جزییات و کوچکتر از همه و خارج از گروه خانواده کشیده می شود.                                                                                        

کمبود محبت: هنگامی که کودک نمی تواند رابطه عاطفی ارضاکننده ای با پدر و مادر خود پیدا کند این کمبود را به طرق مختلفی ظاهر می سازد یکی از طرق آن شامل نشان دادن اعضای خانواده در حال غذا خوردن اسن که بیان گر احتیاج با ارضای تمایلات کودک است مانند نوزاد که غذا و غذا خوردن برای او از نظر روان شناختی معنی جستجوی محبت و عاطفه را دارد کمبود محبت ممکن است بوسیله  سایه زدن افراطی در نقاشی ها و یا به کار گیری زیاد از حد رنگ تیره نیز نشان داده شود .

 نقاشی کودکان دارای نیاز های ویژه ذهنی: مسایل و مشکلاتی که این کودکان برای برقراری ارتباط با دیگران دارند در نقاشی هایشان نمایان است از آن جا که پرورش فکری این کودکان به آرامی صورت می گیرد نقاشی های آن ها نیز مدت درازی دارای موضوع و خصوصیات خود به خودی و عجولانه ای است که مخصوص کودکان خرد سال است. برخی اوقات این نوع کودکان در نقاشی هایشان پرخاشگری بیش از حد نشان می دهند بررسی این نوع نقاشی ها  نشان می دهد که پرخاشگری با کشیدن خطوط کوتاه و نوک تیز و با فشار زیاد مداد بر روی کاغذ به حدی که ممکن است کاغذ را سوراخ کند همراه است.

        

شما والدین یا آموزگار عزیز  می توانید به راحتی انواع اختلالات یادگیری را بطور دقیق و مشخص تشخیص داده و بررسی نموده و تمرینات مناسب خود را تهیه و تا حد امکان مشکل درسی فرزند خود را درمان نمایید.

برای مشاهده فایل های تشخیصی و تمرینات درمانی و …اینجا کلیک نمایید.