سبد خرید0

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

رویکردهای پردازش شناختی ،رویکرد یادگیری در حد تسلط ، رویکرد موادآموزشی ، رویکرد روان درمان بخش ، رویکرد آموزش و پرورشی ، رویکرد رفتاری ، روش های تدریس

رویکردهای پردازش شناختی

پردازش شناختی به فرایند ذهنی مربوط به تفکر و یادگیری اطلاق می‌شود فرض زیربنایی این است که وجود نقایصی در بعضی عملیات ذهنی با مشکلات یادگیری ارتباط دارد. به علاوه در برنامه‌ریزی برای آموزش، توجه به توانایی ها و ناتوانایی دانش آموز در پردازش شناختی مفید است. ص ۱۴۴
در رشته ناتوانی های یادگیری، دیدگاه های مربوط به پردازش شناختی طی سالیان گسترش یافته‌اند.
در آغاز شکل‌گیری این رشته ،بر اختلال‌های پردازش روانشناختی، یعنی بر فرآیندهای ذهنی ادراک و بر اختلال‌های ادراکی( ادراک دیداری، شنیداری، بساوایی ،و جنبشی) تاکید می‌ شد

روش های تدریس متمرکز بود بر:
۱ پرداختن به موارد نقص پردازشی _برای مثال، دانش آموزانی که در ادراک شنیداری نقص داشتند در زمینه ادراک شنیداری آموزش می‌دیدند
۲ تدریس متمرکز بر توانایی‌های پردازشی دانش آموز _برای مثال اگر دانش آموزان در پردازش دیداری قوی بودند، روش تدریسی که متمرکز بر این توانایی بود انتخاب می شد؛ و
۳ استفاده از هر دو روش به طور همزمان_ آموزگار در عین توجه به از بین بردن زمینه نقص در دانش آموز ،به تدریس متمرکز بر نقاط قوت وی نیز می پرداخت. ص ۱۴۴
مفاهیمی که در قالب عقاید مربوط به اختلال های پردازش روانشناختی ریخته شد به یکی از بخش های تشکیل دهنده یادگیری تبدیل شد. در حقیقت، تعریف ناتوانی های یادگیری در قانون آموزش و پرورش افراد دچار ناتوانی اصطلاحات اختلال‌های پردازش روانشناختی را در بر می‌گیرد.
مفاهیم زیربنایی پردازش روانشناختی همچنان سودمند است و عقاید شالوده و اساس رشته ناتوانی یادگیری را تشکیل می‌دهد. 

رویکرد مراحل رشد کودک
در رویکرد مراحل رشد کودک برای تدریس، معلم در چارچوب ترتیب مشخصی از مراحل رشد بهنجار ،مثلاً مراحل رشد پیاژه، به تحلیل دانش آموز می پردازد در این رویکرد تدریس از پایین‌ترین مرحله کامل نشده در ترتیب مراحل آغاز می‌شود وقتی مهارتهای این مرحله کسب شد، آموزش در مرحله متوالی بعدی شروع می می شود.
این رویکرد دلالت دارد بر این که مدارس نباید کودکان را برای یادگیری تکالیفی که هنوز آمادگی یادگیری آنها را ندارند در فشار بگذارند و از این طریق برای آنان مشکلات یادگیری ایجاد کنند. آگاهی نسبت به مراحل رشد انسان و مرحله‌ای که هر کودک از نظر کنشی در آن قرار دارد بسیار مهم است. تدریس توأم با حساسیت و توجه به کودک کمک می‌کند تا از یک مرحله رشد به مرحله بعدی راه یابد
 

رویکرد راهبردهای یادگیری
راهبردهای یادگیری رویکرد دیگری برای تدریس است که در آن چگونگی یادگیری ،به خاطر آوردن، حل مسائل و فهم دانش‌ آموزان دچار ناتوانی‌ های یادگیری تحلیل می‌ شود.
دانش‌آموزان دچار ناتوانی های یادگیری مستعد آن هستند که یاد گیرنده های ناکارآمدی باشند زیرا فاقد شیوه‌ های نظام مند برای یادگیری ،به یاد سپاری یا هدایت یادگیری خود هستند.
این دانش آموزان نمی دانند چگونه مطالعه کنند، چگونه مطالب جدید را با آنچه از قبل آموخته اند تلفیق کنند، چگونه بر یادگیری و حل مسئله خود نظارت داشته باشند، چگونه به خاطر بسپارند یا چگونه رویدادها را پیش بینی کنند.
 
رویکرد راهبردهای یادگیری برای تدریس به دانش آموزان دچار ناتوانی‌های یادگیری شامل دو جزء است :شناختی( مربوط به فرایندهای تفکر )و رفتاری (مربوط به اعمال آشکار) که دانش آموز را در برنامه ریزی ،اجرا و ارزشیابی راهبرد راهنمایی می کند.

رویکرد یادگیری در حد تسلط
یکی از روش های مفید تدریس که محتوایی را که باید آموخته شود تحلیل می کند رویکرد یادگیری در حد تسلط است. در این روش فرض بر این است که دانش آموز برای یادگیری هر تکلیف باید تک تک مهارت های یک زنجیر ه ی متوالی از مهارتها را بیاموزد. یادگیری هر یک از مهارتهای تکلیف به بالا رفتن از پله های نردبان تشبیه می شود. در بالا رفتن از نردبان باید روی هر پله پا گذاشت؛ یادگیرنده ای که چند پله را یکی می کند ممکن است از نردبان سقوط کند.

مراحل رویکرد یادگیری در حد تسلط به شرح زیرند

نخست ،زنجیره مهارت ها در یک موضوع درسی
( خواندن، ریاضیات، املا و جز آن )مشخص می‌ شود .معلم کوشش می کند تعیین کند که دانش آموز در طول زنجیره تا کجا پیش رفته است، در داخل زنجیره چه چیزهایی را نمی داند و تدریس باید از کدام نقطه زنجیر آغاز شود. برای مثال فرض می شود که مهارت خواندن از چندین مهارت و خرده مهارت تشکیل شده است دانش آموز با تسلط بر خورده مهارت ها باید بر مهارت خواندن مسلط شود. معلم ها باید درک کاملی از زنجیره مهارت‌ها در هر موضوع درسی داشته باشند.

رویکرد فنون ویژه
بر خلاف روش های معمول رشدی که در کلاس‌ های درس عادی به کار گرفته می شود، فنون ویژه روش تدریس بسیار متمایزی است. گاهی یک فن تدریس ویژه به نام مبتکر یا متداول کننده آن رویکرد نامیده می‌ شود (مثال، روش اورتون_ گیلینگام یا روش فرنالد )گاهی فنی ویژه نامی رمزی یانام پزشکی مبهمی( نظیر روش تاثیر عصب شناختی) دارد.
برخی مواقع لازم است در فنون ویژه معلم از مراحل معینی به ترتیب و شیوه مقرر شده و دوره زمانی مشخصی تبعیت کند برای تمام دانش‌ آموزان بدون در نظر گرفتن توانایی های خاص یا روش های یادگیری هر دانش آموز یک فن به کار گرفته می شود این روش ها اغلب همچون روش های ترمیمی برای درمان انفرادی در نظر گرفته می شود .

رویکرد مواد آموزشی
مواد آموزشی منتشر شده مبنای رویکرد دیگری به تدریس هستند، بدین معنی که این مواد آموزشی تدریس را هدایت می‌ کنند و به آن جهت می‌ دهند. اولین تصمیم معلم هایی که از این رویکرد استفاده می کنند انتخاب مواد آموزشی است.
همین که انتخاب صورت گرفت خود مواد آموزشی، و نه معلم ها ،تصمیم‌ گیرنده می شوند. مواد آموزشی شیوه های گام به گام برای تدریس ارائه می‌ دهند، مهارت هایی را که باید تدریس شوند، انتخاب می‌کنند ،فعالیت هایی را برای تمرین مهیا می سازند سوال هایی را که باید مطرح شوند در اختیار می گذارند. در این روش اغلب از کتابهای قرائت پایه استفاده به جا یا (نابجا) می شود.
با چنین اتکایی به مواد آموزشی، نقش معلم کمرنگ میشود برای معلم هایی که پیرو رویکرد مواد آموزشی هستند این خطر وجود دارد که به منشی آموزشی تبدیل شوند. اجازه دهند که مواد آموزشی تعیین کننده مطالب و چگونگی تدریس باشند.
با وجود این اگر از مواد آموزشی منتشر شده استفاده نابجا نشود، می‌ توانند ابزار ترمیمی ارزشمندی باشند مسلماً معلم ها نیز باید با انواع مواد آموزشی آشنا باشند.
سه روش بعدی آموزش مبتنی بر تحلیل شرایط محیطی هستند که در آن یادگیری صورت می گیرد. 

رویکرد رفتاری
در رویکرد رفتاری به تدریس ،به شرایط محیط پیرامونی یادگیری توجه می‌ شود. با استفاده از اصول نظری تقویت و شرطی شدن عامل ،روشهای مدیریت رفتاری برای حذف رفتارهای نامطلوب و ایجاد رفتارهای مطلوب مشخص به کار گرفته می شوند.
یکی از فرض های نظریه ی رفتاری این است که اگر به پاسخی پاداش پاداش داده شود( تقویت شود )تکرار خواهد شد.
مدیریت رفتاری به سه مولفه توجه دارد رویداد پیشایند (محرک)، رفتار هدف( رفتاری که باید تغییر کند )،و رویداد پیامد (پاسخ یا تقویت)

رویکرد روان درمان بخش
در رویکرد روان درمان بخش بر احساسات عاطفی دانش آموزان و رابطه آنها با معلم تاکید می شود. پویایی های روانی یادگیری غالباً در هزارتوی مواد آموزشی، فنون، روش‌ها، پردازش شناختی و اندازه‌گیری معیار گم می‌شود. دانش آموزان ناموفق در موقعیت یادگیری احساس شادی نمی کنند. ناکامی ها ،ضعف رشد (( من)) در آن ها و احساس بی لیاقتی همگی به شکست مداوم در یادگیری منتهی می شود. آنچه بر اساس این رویکرد باید انجام داد وارونه کردن این دور نزولی شکست از طریق پرورش احساس موفقیت و برقراری رابطه روان‌پویشی سالم بین معلم و دانش آموز است.

رویکرد آموزش و پرورشی
در آخرین روش تدریس، از اصطلاح قدیمی فن آموزش و پرورش که فقط به معنی هنر تدریس است استفاده می شود متخصصان مشاهده کردند که علت اصلی شکست در خواندن ،آموزش و پرورش نارساست ،اصطلاحی که برای اشاره به فقدان تدریس خوب وضع شده .اگر تدریس ضعیف موجب شکست شود، آموزش خوب باید به موفقیت در یادگیری بیانجامد در حقیقت، یافته‌های پژوهشی مکررا نشان می‌دهند که معلم مهمترین متغیر در یادگیری دانش آموز است. مهمترین عامل مواد آموزشی روشهای تدریس نیست بلکه معلم است.

رویکردهای پردازش شناختی – سایت پاکدلها