دست هنگامی به عنوان عضوی موثر در انجام فعالیت ها به ویژه مهارت های روزمره زندگی مد نظر قرار می گیرد که بتواند تحت تاثیر تحریکات لمسی متفاوت قرار گیرد و پیامهای حسی را دریافت نماید.
ارتباط و ترکیبی از مهارت های دستی کنترل وضعیت طرح و ادراک بینایی برای انجام یک مهارت مانند نوشتن ضروری است.
مهارت های دستی الگوهای هستند که به طور طبیعی و به منظور افزایش دقت عملکرد به اطلاعات حس لامسه و بینایی وابسته هستند و در صورتی که پیامهای حسی حرکتی به میزان دقیق و کافی دریافت شوند ، کودک خواهد توانست این مهارت ها را بدون دریافت پس خوراند بینایی انجام دهد .
الگوهای اصلی تشکیل دهنده مهارت های دستی عبارتند از :
1- دست یابی ؛ حرکت بازو، ثبات شانه و حرکت دست به منظور تماس با یک شیئ
2- گرفتن ؛ در دست گرفتن یک شیء
3- حمل کردن شیء ؛ انتقال شیئ که در دست است از یک مکان به مکان دیگر
4- رها کردن ؛ انداختن ارادی شیئ که در دست است در زمان و مکانی خاص
5- دست کاری درون دست؛ تنظیم شیئ در دست پس از برداشتن آن
لوئیز معتقد است که عدم دسترسی به وسایل بازی به ویژه بازی های ساختنی ، مهارتهای دستی کودکان را با مشکل مواجه می کند و این کودکان به هنگام رویارویی با همسالان خود ، که از فرصت و امکانات کافی برخوردار بوده اند ، احساس ضعف خواهند کرد.
جنسیت کودکان از جمله عواملی هستند که می توانند کیفیت مهارت های دستی را تحت تاثیر قرار دهد . به عنوان مثال کودکان پسر بیشتر از کودکان دختر با بازی های ساختنی سرگرم می شوند و کودکان دختر بیشتر تمایل به انتخاب و بازی با عروسک ، مداد رنگی و وسایلی از این دست دارند. دست به منظور انجام مهارت های دستی ، علاوه بر سلامت آناتومیکی ، نیازمند همکاری اجزا عملکردی می باشد. بدین صورت که همزمان با بلوغ کودک مهارت های بینایی و مهارت های دستی رشد یافته و هماهنگی بین آنها آغاز می شود و در مرحله های بعدی هماهنگی چشم و دست با مهارت های درگیر بینایی هم سو و هم راستا عمل می کند .
علیرغم اینکه متخصصان کاردرمانی اغلب روند رشد حرکتی را مد نظر قرار می دهند ، باید به این نکته بسیار مهم تاکید نمود که ابعاد وسیعی از رشد به طور موثری بر مهارت های دستی تاثیر می گذارند که مهمترین آنها عبارتند از: مهارت های بینایی ، عملکردهای حسی – حرکتی ، یکپارچگی حسی ، ادراک بینایی و عوامل فرهنگی و اجتماعی