خواندن یکی از کارهای بی نهایت پیچیده انسانی است که لازمه ی آن وجود مغز و دستگاه عصبی مرکزی سالم و کارآمد است. حدود یک قرن دانشمندان گمان می‌کردند که نارساخوانی پایه عصبی دارد و دشواری در اکتساب مهارت خواندن از کارکرد نابهنجار مغز ریشه می گیرد. با افزایش دانش در باره مغز و ارتباط آن با خواندن اکنون شواهد متقاعد کننده ای وجود دارد که نشان می دهد که مغز افراد دچار نارساخوانی واقعاً از نظر ساختار و کارکرد با مغز افراد بهنجار متفاوت است . مطالعه جدید دیگری نشان می دهد مغز کودکان نارسا خوان در پردازش صدا ها کند است. مطالعات تشریحی مغز : این مطالعات آشکار ساخت که :
✅ ساختار مغز افراد نارساخوان متفاوت با خوانندگان بهنجار است
✅ اندازه صفحه گیجگاهی افراد نارساخوان در نیمکره های راست و چپ مشابه است
✅ در افراد نارساخوان ناحیه زبانی در نیمکره چپ مغز کوچکتر و دارای سلولهای مغزی کمتر است در حالی که همین ناحیه در نیمکره راست بزرگتر و دارای سلول های بیشتری نسبت به افراد بهنجار است 📗مطالعه مغز با استفاده از فنون جدید تصویر برداری
پژوهش با استفاده از این روش نشان می دهد که:
✅ ناحیه پیشانی مغز کودکان دچار نارسا خوانی و ناتوانی های یادگیری متقارن و کوچکتر از این ناحیه در کودکان به هنجار است
✅این مطالعات نشان داد که مردان و زنان از مغز خود به طور متفاوتی استفاده می کنند در تکلیف خواندن واژه های بی معنی، مردها فقط از یک سمت مغز خود استفاده می کردند، در حالی که زنها هر دو طرف مغز خود را به کار می گرفتند.
✅فعالیت الکتریکی مغز افراد دچار نارسا خوانی از جهات عمده با فعالیت مغز افراد بهنجار متفاوت است . این تفاوت ها در نیمکره چپ، قسمت میانی قطعه پیشانی و قطعه پسری، که مرکز بینایی مغز است، یافت شد
📗ژنتیک ناتوانی های یادگیری
مطالعات گسترده در مورد خانواده ها حاکی از ارثی بودن گرایش به ناتوانی های شدید در خواندن و وجود پایه ژنتیکی برای آن است
مطالعه دو قلوها نشان داد که دوقلو ها شواهد بیشتری از نقش مهم ژنها در نارسا خوانی ارائه می کند دوقلوها، حتی اگر جدا از هم بزرگ شده باشند، خصوصیات مشابهی از نظر ناتوانی های خواندن دارند. 📗روانشناسی اعصاب
روان شناسی اعصاب( نوروپسیکولوژی) شاخه ای از روان شناسی است که از ترکیب روانشناسی و عصب شناسی به وجود آمده است. روانشناسان اعصاب رشد و انسجام دستگاه عصبی مرکزی فرد را ارزیابی می کنند. چند زمینه گسترده که کارکرد آنها در معاینه های روانشناختی اعصاب ارزیابی می شود شامل هوشی، توجهی ،حافظه ،یادگیری، زبان، حسی-حرکتی اجرایی پیشانی، اجتماعی _هیجانی است همچنین با ارزشیابی های روانشناختی اعصاب می توان به تحلیل تفاوت های بین دو نیمکره یعنی تفاوت های بین کارکردهای نیمکره چپ و راست مغز پرداخت.
📗معاینه عصب شناختی
معاینه عصب شناختی هر کودک یا نوجوان مشکوک به ناتوانی های یادگیری دارای دو مولفه مجزا است :
✅ارزیابی عصب شناختی متعارف
✅ معاینه علایم خفیف عصب شناختی: یعنی انحراف های حداقل یا ظریف عصب شناختی نظیر مشکلات هماهنگی در فعالیت های دیداری _حرکتی، حرکتی ظریف یا حرکتی درشت 📗چند مشکل در تفسیر یافته هایی عصب شناختی وجود دارد
۱ حتی در دانش آموزانی که یادگیری رضایت بخشی دارند ،دامنه گسترده ای از علایم خفیف حاکی از حداقل اختلال کارکرد عصب شناختی دیده می شود . ۲ چون دستگاه عصبی دانش‌آموز هنوز کامل نیست و پیوسته در حال تغییر است، غالباً تمیز دادن تاخیر رشد از اختلال کارکرد دستگاه عصبی مرکزی بسیار دشوار است. ۳ بیشتر آزمون‌های تشخیص علایم خفیف، آزمون های روان شناختی یا رفتاری هستند تا عصب شناختی. 📗علائم خفیف عصب شناختی
این علائم شامل مشکلات جزئی در هماهنگی، لرزش بسیار کم، ناشیگری حرکتی، آشفتگی های دیداری _حرکتی، نقایص یا تأخیر غیرعادی و رشد زبانی و مشکلات خواندن و مهارتهای محاسبه ای است.
علامت خفیف دیگر فزون کنشی است که مشخصه اختلال‌های نقص توجه نیز شناخته می‌شود. 📗عصب شناسان با استفاده از تعدادی آزمون علائم خفیف اختلال کارکرد دستگاه عصبی مرکزی را کشف می‌کنند
این علائم عبارتند از آزمون های دیداری حرکتی : دو آزمون دیداری حرکتی عبارتند از آزمون طرح های بندر . آزمون نقاشی گودیناف آزمون های حرکتی درشت آزمون های حرکتی ظریف 📗اختلال های نقص توجه
اختلال های نقص توجه عارضه عصب شناختی مزمنی است که با رشد نامناسب مهارتهای توجه، برانگیختگی و در پاره‌ای موارد ،فزون کنشی مشخص می شود. 📗اختلال نقص توجه از رایج ترین اختلال هایی است که در دوران کودکی تشخیص داده می‌شود، اعتقاد بر این است که اختلال مذکور منشاء عصب شناختی دارد و ناشی از اختلال کارکرد برخی انتقال دهنده های عصبی درون مغز است.
منبع : کتاب ناتوانی های یادگیری عصمت دانش – درج شده در سایت پاکدلها
