سبد خرید0

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

حس  جنبشی (وستیبولار)
حس  جنبشی (وستیبولار) ما را نسبت به تعادل، تغییرات جاذبه، تجارب حرکتی، وضعیت خود به هنگام سکون و حرکت در فضا و تغییراتی که در وضعیت سر ما، چه با چشم باز و چه با چشم بسته بوجود می آید آگاه می کند.
بدکارکردی سیستم لامسه باعث داشتن درک نادرستی از لمس و یا درد می شود در نهایت کودک حساسیت بیش از حد و یا کمتر از حد نرمال نشان خواهد داد. چنانچه کسی به او دست بزند آن را به منزله تهدید شدن درک می کند و در پاسخ به آن رفتارهایی مانند کج خلقی، ضربه زدن ، لگد زدن و حتی خشونت کلامی خواهد داشت.
حساسیت بیش از حد منجر به تدافع لمسی میشود فرد نسبت به لمس سطحی بسیار حساس می شود.
6- به هنگام لمس توسط دیگران خود را کنار می کشد.
7- یا از در آغوش گرفتن متنفر است یا تماس فیزیکی را دوست دارد.
8- مشکلات مربوط به لباس پوشیدن دارد و از پوشیدن برخی از لباس ها به خاطر جنس و بافت آن ها خودداری می کند. دوست دارد لباس های سر هم بپوشد بدون این که به درجه حرارت توجه نماید و یا ترجیح می دهد هیچ لباسی نپوشد. برچسب و یا اتیکت لباس ها برایش خوشایند نیست. از ملافه خوشش نمی آید.
در تدافع لمسی دروندادهای عصبی غیر طبیعی به قشر مغز فرستاده میشه و تداخل با دیگر فرآیندهای مغزی بوجود میاد
مغز دچار تحریک بیش از حد شده و در نتیجه فعالیت مغز بیش از حد لازم میشه. حالتی پیش می آد که نه خاموشی وجود دارد و نه سازماندهی اطلاعات. در نتیجه تحریک بیش از حد مغزی فرد نمیتونه رفتار خود را سازماندهی کنه و تمرکز داشته باشه پس پاسخ هیجانی منفی به تحریکات لمسی خواهد داشت.
تعریف: یکپارچه‌سازی حسی توانایی مغز در سازماندهی اطلاعاتی است که توسط تمامی حواس بدن و از محیط دریافت می‌شود.
 همه اطلاعاتی که ما از محیط پیرامون دریافت می‌کنیم از طریق سیستم های حسی ما است. مغز ما  اطلاعاتی درباره علائم، صداها، بوها و مزه‌ها و حرکات بصورت سازمان‌یافته دریافت می‌کند. ما به تجربیات حسی خود معنا می‌دهیم و می‌دانیم چگونه طبق آن پاسخ دهیم.
بسیاری از فرآیندهای حسی  در سیستم عصبی در سطح ناخودآگاه انجام می‌گیرد، بنابراین معمولا از آنها آگاه نیستم. گرچه همه‌ی ما با حواس چشایی، بویایی، بینایی و شنوایی و لامسه آشنا هستیم اما سیستم عصبی ما دارای حواسی چون حرکت، تعادل و وضعیت بدنی نیز می‌باشد. همانطور که چشم ما اطلاعات بصری را دریافت کرده و برای تفسیر به مغز می‌فرستد و سلولهای پوستی اطلاعات مربوط به لمس، درد، دما و فشار را ارسال می‌کنند(1)، سازه های درون گوش داخلی نیز اطلاعات مربوط به حرکت و تغییر در موقعیت سر را ارسال می‌کنند و تهیه اطلاعات مربوط به آگاهی از موقعیت بدن برعهده گیرنده‌های ماهیچه‌ای، مفاصل و تاندون‌هاست.
هفت حس پایه‌ی برنامه یکپارچه‌سازی حسی را شکل می‌دهند:  حس بصری، شنوایی، لامسه، بویایی، چشایی، دهلیزی (نیروی گرانش) و عمقی (آگاهی از بدن و حرکت). این حواس به ما اطلاعات مربوط به هر دو محیط خارجی و داخلی بدن را می‌دهد. مغز ما با استفاده از این اطلاعات تصویری مرکب از آنچه هستیم و آنچه در اطراف ما می گذرد را شکل می‌دهد. یکپارچگی حسی، عملکرد مهمی از مغز است که مسئول تولید این تصویر مرکب است. یکپارچگی حسی، بنیادی است که یادگیری و رفتار پیچیده ما را تعیین می‌کند.
 علائم: درکودکانی که دچار اختلال در یکپارچه‌سازی حسی هستند سیستم عصبی آنها قادر نیست تا ورودیهای حس‌های مختلف را بطور مناسب مدیریت کند. در این کودکان شکل‌دهی به آنچه که در بیرون و درون بدن اتفاق می‌افتد مشکل است. این کودکان نمی‌توانند به حواسشان برای درک تصویری درست از جهان هستی اعتماد کند. آنها  به پاسخهایشان اطمینان  ندارند و ممکن است به سختی یاد بگیرند و درست رفتار نکنند.
برخی علائم اختلال در یکپارچه‌سازی حسی عبارتنداز:
1-حساسیت بیش از حد به لمس یا اجتناب از لمس دارند
2-از پوشیدن لباسهای خاص اجتناب می‌کنند
3-ترجیح می‌دهند از آب گرم حمام استفاده کنند
4-تحمل درد در آنها بالاست.
5-از بازیهای فعال خودداری می‌کنند
6-به آسانی دچار حواس‌پرتی و سرگیجه می‌شوند.
7- بطور افراطی حساسیت شدید به صداها دارند یا به صداهای بلند واکنشی نشان نمی‌دهند.
8-بطور غیرطبیعی فعالیت حرکتی زیاد یا کم داشته و زود خسته می‌شوند.
9-به سختی بافتهای متنوع غذایی را تحمل می‌کنند و غذاهای تند را دوست دارند.
درمان: از کودک خواسته می‌شود فعالیتهایی انجام دهد که حس دهلیزی، حس عمقی و لمسی را تحریک ‌کند و  برای پاسخگویی به نیازهای رشدی مناسب باشد. در این دوره از فعالیت‌ها، هدف اصلی، تأکید بر فرآیندهای خودکار حسی است نه اینکه بخواهیم به کودک آموزش دهیم تا چگونه پاسخ دهد. برنامه ها به صورت جداگانه برای هر کودک براساس پیشرفت او طراحی می‌شود.
درمان اختلال در یکپارچه‌سازی حسی شبیه به بازی است مثل تاب بازی (حس وستیبولار)، کشیدن یک طناب به منظور سرعت دادن به یک نوسان (حس عمقی)، برداشتن اسباب‌بازیها (حس لامسه) و انداختن آنها درون یک سبد (حس بینایی)، تمرین صوتی با استفاده از هدفون (حس شنوایی).در درمان  این اختلال تجربیات حسی باید به دقت انتخاب شود تا یادگیری، رفتار و کیفیت زندگی فرد را رشد دهد.
هنگامی این روش موفق است که  کودک  به طور خودکار  اطلاعات پیچیده حسی را به نحو موثرتری نسبت به قبل پردازش کند.
حس دهلیزی(حس وستیبولار) حسی است که ازگوش داخلی، منشأ می گیرد. به این صورت که با گردش سر، مایعی درون گوش داخلی ما حرکت می کند و حرکت این مایع، باعث آگاهی ما از وضعیت سر می شود. اگراین حس نباشد، ما از وضعیت سرخود نسبت به تنه آگاه نخواهیم بود.
حس وستیبولار با حرکت سر، تحریک می شود، به ویژه اگر این حرکت به صورت فعالانه نباشد، تحریک بیشتری رخ می دهد. مثلاً تابسواری باعث افزایش تحریک حس وستیبولار می گردد.
تحریک این حس، یکی از مداخلات رایج کاردرمانی در بخش جسمی وذهنی کاردرمانی است. دربخش ذهنی برای درمان کمتوجهی و مشکلات حسی می تواند به کار رود. 
اما دربخش جسمی برای افزایش یا کاهش تون برخی از عضلات. 
تحریک وستیبولار می تواند باقرارگرفتن برروی تاب، تخته ی تعادل(tilt board)، تخته ی پرش(trampoline)، توپ درمانی(CP ball) و… انجام گیرد.
این تحریک اگر به صورت خطی، آرام و ریتمیک باشد، باعث آرامش و کاهش تون عضلانی می گردد. اما اگربه صورت سریع یا چرخشی باشد باعث افزایش تون عضلانی می شود. 
تحریکات وستیبولاردرافراد مبتلا به صرع یا بیماریهای قلبی یا ناامنی ثقلی باید با احتیاط بیشتری صورت گیرد و درهنگام اجرا باید ملاحظات خاصی درنظرگرفته شود.
افراط دراستفاده ازاین تکنیک می تواند موجب تهوع واستفراغ شود.
حس  جنبشی (وستیبولار) – پاکدلها

روشهای پیشگیری زود هنگام از بروز اختلال یادگیری (کلیک کنید)

تشخیص به موقع اختلالات یادگیری (کلیک کنید)

درمان انواع اختلالات یادگیری ریاضی ، خواندن و نوشتن و دیکته (کلیک کنید)