دانلود بسته شماره 4 سفیران بهسازی آموزش خراسان رضوی
دانلود فایل قابل پرینت با موضوع مشکلات یادگیری
اصطلاح اختلالات یادگیری به مشکلات یا دشواریهایی اشاره میکند که برخی از دانشآموزان در کسب دانش و مهارتهای لازم برای موفقیت تحصیلی تجربه میکنند. تبیینهای ارائهشده در خصوص اختلالات یادگیری محل مناقشهاند. فهمهای نخستین از مشکلات یادگیری سرشتی روانشناختی داشت و بر مدل پزشکی مبتنی بود. بهتازگی، نقدهای جامعهشناختی بر رویکردهای روانپزشکی به چشماندازهای آموزشی تازه انجامیده است.
مدل پزشکی برآن است که نشانگان بیماری نمودهای رؤیتپذیر نوعی آسیب نهاناند و تعریف درمان مناسب این آسیب و در نتیجه درمان آن مستلزم تشخیصی دقیق است.
یکی از رویکردهای روانشناختی مبتنی بر مدل پزشکی در خصوص اختلالات یادگیری نشانهٔ «بیماری» را دستاورد ناچیزی میانگارد؛ آسیب نهان انگی مقولهساز (مانند ناتوانی از یادگیری یا معلولیت ذهنی). درمان این بیماری که از طریق ارزیابی آموزشی تشخیص داده میشود، بهشکل مداخلهای است که آسیب نهان را بهمنظور درمان بیماری هدف قرار میدهد.
شناختهشدهترین طبقهٔ اختلالات یادگیری ، ناتوانی از یادگیری است؛ اصطلاحی که آن را نخستینبار ساموئل کرک در سال ۱۹۶۲ برای اشاره به هر نوع محدودیت غیرهوشی که مانع موفقیت افراد در تجربهٔ یادگیری میشود، وضع کرد.
این اصطلاح به کسانی اشاره دارد که مقولههای سنتی مانند معلولیتهای ذهنی نمیتوانست ناتوانیشان را توضیح دهد. کرک ناتوانی از یادگیری را بهنوعی عقبماندگی یا اختلال در زمینۀ موفقیت تحصیلی مانند خواندن یا ریاضیات توصیف کرد. او بر پایۀ مدل پزشکی معتقد بود کژکارکردی مغزی یا آشفتگی هیجانی ناتوانی در یادگیری را پدید میآورد. نظر به دشواری شناسایی سرشت کژکارکردی مغزی نهان، کرک برآن بود معیارهای حذف میتواند ناتوانی از یادگیری را از سایر علل ناکامی متمایز سازد. او تصریح کرد این ناکامی نتیجهٔ معلولیتهای ذهنی، محرومیت حسی، یا عوامل فرهنگی، یا آموزشی نیست.
از هنگامیکه نخستینبار کرک این اصطلاح را معرفی کرد، چندین تعریف برای ناتوانی از یادگیری پدید آمده است، اما این تعاریف عموماً به معتقدات محوری او وفادارند؛ برای مثال، نخستین تعریف این اصطلاح در حیطۀ خطمشیگذاری عمومی که بهعنوان بخشی از «قانون آموزش برای همۀ کودکان معلول»به سال ۱۹۷۷ تدوین شد، اظهار داشت که ناتوانی از یادگیری:
یعنی اختلالی در یک یا چند فرایند روانشناختی اساسی دخیل در درک یا استفاده از زبان شفاهی یا کتبی که میتواند خود را بهشکل نقص در شنیدن، تفکر، خواندن، تلفظ واژهها، یا انجام محاسبات ریاضی نشان دهد. این اصطلاح مشکلاتی مانند معلولیتهای ادراکی، آسیب مغزی، کژکارکردی حداقلی مغز، خوانشپریشی، و زبانپریشی پیشرونده را شامل میشود. این اصطلاح کودکانی را که مشکلات یادگیریشان از معلولیتهای دیداری، شنیداری یا حرکتی، عقبماندگی ذهنی، آشفتگی هیجانی، و محرومیت محیطی، فرهنگی یا اقتصادی مایه میگیرد، دربر نمیگیرد.
اگرچه ناتوانی از یادگیری اصطلاح عامی است که طیف گستردهای از وضعیتها را دربر میگیرد، برخی از پژوهشگران و علاقهمندان به مقولههای خاصتری از اختلالات یا ناتوانیها اشاره میکنند که نمونهای از آن در ادامه میآید.
خوانشپریشی بهطور خاص به اختلالات مرتبط با زبان نوشتاری (خواندن و تلفظ) اشاره دارد. استعمال این اصطلاح در کانادا، نیوزیلند، انگلستان، و ایالات متحدهٔ امریکا معمول است و در این مناطق آن را بهعنوان نقصی عصبشناختی از معلولیت ذهنی جدا میکنند. (دانلود فایل های ویژه درمان اختلال خواندن)
زبانپریشی به اختلالی در آموختن یا کاربست زبان اشاره دارد. کودکان یا بزرگسالان ممکن است در فهم زبان (زبان ادراکی) یا در صحبتکردن (زبان بیانی) مشکلاتی داشته باشند.
نوشتارپریشی به ناتوانی در تولید متن نوشتهشده اشاره میکند. (دانلود فایل های ویژه درمان اختلال نوشتن)
محاسبهپریشی به اختلالی در توانایی انجام تکالیف ریاضی اشاره دارد. (دانلود فایل های درمانی اختلال ریاضی)
نقدهای اجتماعی اختلالات یادگیری
تحلیلگران اجتماعی برآناند انگهایی مانند «ناتوانی از یادگیری»، «خوانشپریشی»، یا «اختلالات یادگیری»، و شناسایی دانشآموزانی خاص و چسباندن انگ «ناتوان از یادگیری» به آنها بیش از آنکه نمونههایی از آسیبهای عصبی باشد، برساختههای اجتماعی است.
نخست اینکه، چنین مقولاتی تمایزاتی دلبخواهی میان کودکان «نابهنجار» و کودکان «بهنجار» پدید میآورد. این مسئله از آن جهت مشکلآفرین است که پژوهشها نشان میدهد هیچ مرزبندی سفت و سختی میان ویژگیهای کودکانی که مبتلا به اختلالات یادگیری تشخیص داده می شوند و کودکان دیگری که در مدرسه ناکاماند یا کودکانی که پیشرفت تحصیلی شان بهنجار و عادی است، وجود ندارد.
دوم آنکه پژوهشگران پیوسته در تلاششان برای اثبات پیوندهای منطقی در مدل پزشکی آنگاه که در خصوص کودکان مدرسهای بهکار گرفته میشود، مشکل دارند. بسیاری از کودکان هیچ سرنخی از نقص یا آسیب عصبشناختی نهان نشان نمیدهند؛ بهطوریکه بهجای شواهد آسیبشناختی، شاهد ناسازگاری شدیدی میان عملکرد و توانشایم. افزونبراین، پرسشهایی نیز پیرامون بسندگی روشهای «تشخیص» آسیب نهان وجود دارد.
سرانجام اینکه، یکی از جدیترین محدودیتهای مدل پزشکی فقدان مداخلات آموزش ای است که آسیب مفروض را هدف بگیرند و در کمک به پیشرفت کودکان مبتلا به مشکلات یادگیری، اثربخش باشد. مداخلات مؤثر برای کودکانی که ناتوان از یادگیری شناخته شدهاند، همان اندازه موفق است که مداخلاتی که برای سایر کودکان صورت میگیرد.
برای دانلود بسته شماره 4 سفیران بهسازی آموزش خراسان رضوی (با موضوع مشکلات عمومی یادگیری )روی تصویر زیر کلیک کنید
برای مشاهده و دانلود نرم افزارهای مرتبط با تشخیص و درمان اختلالات یادگیری اینجا کلیک کنید
برای مشاهده و دانلود فایل های تمرینی پیشنهادی پاکدلها ویژه دبستان و پیش از دبستان اینجا کلیک کنید