ملاکهای تشخیصی کودکان دارای ناتوانیهای ویژهی یادگیری
برای این که بتوانیم بگوییم یک کودک ناتوانی ویژهی یادگیری دارد باید سه شرط وجود داشته باشد:
1- ملاک ناهمخوانی 2- ملاک استثنا 3- ملاک تعلیم و تربیت استثنایی
?ملاک ناهمخوانی
این کودکان در یکی یا هر دو طریق زیر نوعی تفاوت و ناهمخوانی کلی نشان می دهند:
?1- ناهمخوانی معنیدار در تحول رفتارهای روانشناختی مختلف
در این حالت کودک در بعضی عملکردها به طور طبیعی تحول پیدا میکند در حالی که برای تحول برخی دیگر دچار تأخیر است. برای مثال یک کودک چهار ساله که از نظر زبان و کلام به طور طبیعی رشد کرده ولی از نظر راه رفتن، هماهنگی حرکتی و تواناییهای بینایی- حرکتی دچار تأخیر است را میتوان به عنوان کودکی که دچار ناهمخوانی تحولی است، در نظر گرفت.
?2- ناهمخوانی بین تحول هوش و پیشرفت تحصیلی
هنگامی که کودک سن دبستانی شواهدی در رفتارش مبنی بر یک توانایی هوشی نسبتاً متوسط ارایه میدهد، یک فرآیند طبیعی و یا تقریباً طبیعی را در ریاضیات و زبان طی میکند ولی پس از گذشت زمان و تعلیمات کافی هنوز یاد نگرفته بخواند، میتوان او را به عنوان یک کودک «دچار ناتوانی یادگیری در خواندن» تلقی کرد.
?ملاک استثنا
تعریف ناتوانی یادگیری، آن دسته از مشکلات یادگیری را که میتوانند در نتیجه عقبماندگی ذهنی، نقایص شنوایی یا بینایی، اختلالات هیجانی و یا فقدان موقعیت یادگیری به وجود بیایند را استثنا کرده و کنار میگذارد.
علت این استثنا واضح است. کودکی که ناشنوا است به طور طبیعی از نظر زبان تحول و رشد نخواهد کرد و این واقعیت که بین یادگیری زبان و سایر موارد پیشرفت تحصیلی او ناهمخوانی وجود دارد میتواند به وسیلهی ناشنوایی او توجیه شود.
?ملاک تعلیم و تربیت استثنایی
کودکان ناتوان از یادگیری آنهایی هستند که به یک روش آموزشی استثنایی که اختصاصاً برای مشکل آنها طراحی شده نیازمند میباشند. و روشهای عادی تدریس که برای اکثریت کودکان مورد استفاده قرار میگیرد، برای آنها قابل استفاده نیست.
ملاکهای تشخیصی کودکان دارای ناتوانیهای ویژهی یادگیری – سایت پاکدلها