آموزش نشانه اُ استثناء

برای تدریس این درس باید به دانش آموزان بفهمانیم در کلماتی که اُ استثنا دارند در کلمه صدای (او ) دیده می شود ولی صدای اُ خوانده می شود.

بچه ها یک روز در شهرک الفبا جشن بود همه خوش حال و شاد در این جشن شرکت کرده بودند.
و درحال خوش و بش کردن با هم بودند که دیدند نشانه ی (و) نیامده است.
همه از هم سراغ او را می گرفتند آخه دوستان خوب این طوری هستند و همیشه جویای احوال هم هستند . بالاخره گفتند باید یکی برود و ببیند چرا نیامده است. (-ُ) که از بقیه زبرو زرنگ تر بود گفت من می روم

خلاصه –ُ به خانه ی او رفت ودید که با قیافه ی پریشان در حال گریه کردن است . هرچه از او پرسید که چه شده است جوابی نشنید. فقط او به دهانش اشاره می کرد که صدایش در نمی آید.

–ُ رفت و یک قلم و کاغذ آورد و به او داد تا برایش بنویسد که چرا صدایش در نمی آید.

اودر کاغذ نوشت که سرما خورده و صدایش گرفته است و قرار بوده که امروز در جشن شعر بخواند برای همین ناراحت است .

-ُ فکری کرد و گفت اوّل بلند شو برویم صورتت را بشور و مرتب شو سپس او را به طرف دستشویی برد صورتش را شست . موهای پریشانش را مرتب کرد و گفت برای رفتن به مهمانی باید تمیز باشی. بعد به او گفت من کوچکم و در جیب تو جا می شوم موقع خواندن شعر تو فقط لب بزن و من شعر را بلند می خوانم.

هر دو به مهمانی رفتند و آن روز او شعرش را خواند همه او را می دیدند ولی شما بگویید صدای چه کسی را می شنیدند ؟

آفرین صدای –ُ را می شنیدند.
پس از این قصه کلماتی مانند خورشید را نوشته و -ُ می گوییم

بچه ها در این کلمات نشانه ی (او) را می بینیم اما صدای –ُ را می شنویم

پیشنهاد: پکیج ویژه توانمند سازی پایه اول ابتدایی (تمام دروس ) را از اینجا دانلود نمایید

داستان اُ استثنا

یه روز خُرشید خانوم از خواب بیدار میشه. به دور و برش نگاه میکنه و یه خمیازه بلند می کشه و دستاشو میبره بالا تا خودشو بکشه. یهو دستش به (. ُ. ) بالا سرش می خوره و اُ می افته از رو سرش پایین. خـ غیر آخر زود اونو می گیره و دستشو می گیره ک تو آسمون گم نشه. آخه خیلی کوچولوه.
خُرشید دیگه اینجوری شده بود. خورشید.
کلی ناراحتی کرد و آ اول اومدو گفت تو اولین نفری نیستی که این اشتباهو کردی. منم دیگه نمیتونم واست کاری کنم. خود بچه ها یواش یواش با کمک معلمشون میتونن شما که ــُـ تون افتاده پایین رو بخونن. شما دیگه استثنا هستید و چاره ای نداریم.
خورشید گفت دیگه چه کلمه هایی مثل من حواسشون نبود و استثنا دارن؟
آ اول گفت: نوک. دو
و یکسری دیگه ک خانم(آقا) معلم یادتون میده

شعر آموزشی اُ استثنا

دو روز پیش خروس نوک حنایی
اومد لب بوم،داد میزد کجایی؟

خورشید خانم آفتاب کن
تو زمین رو روشن کن
برنج و جو تو آب کن

جوجه های گرسنه
هوای خوردن دارن

خوش حال و شاد و شنگول
هوای موندن دارن

آموزش نشانه اُ استثناء -سایت پاکدلها

اگر قصد دارید بطور تخصصی خواندن فرزند خود را تقویت کنید ، اینجا کلیک کنید