نارساخوانی شناختی ویژه فرآیند تصویرخوانی _نماد خوانی

نارساخوانی شناختی ویژه فرآیند تصویرخوانی _نماد خوانی

کارکرد حسی مطلوب جهت دریافت اطلاعات دیداری و سپس کارکرد های ادراکی درست منجر به کارکرد های اجرایی مطلوب مغز می گردد بنابراین داده ها در ابتدا توسط ناحیه پس‌ سری-گیجگاهی پس از تحریک مناسب عصب های بینایی، پردازش می‌ شود و سپس به ناحیه VWFA در نیمکره چپ منتقل می‌ گردد. دریافت اطلاعات دیداری با چشم برتر چپ منجر به پردازش اولیه در نیمکره راست می گردد، سپس این داده های از طریق بخش پشتی جسم پینه‌ ای (pcc) به VWFA در نیمکره چپ انتقال داده می‌ شود.

لازم است درمانگران شناختی در فزایند درمان آگاهی داشته باشند نواحی قشر پس‌سری-گیجگاهی به شکل اختصاصی در پاسخ به زنجیره واژگانی که توسط درمانگران ارائه می شود فعال می گردد. معمولاً در خواندن شناختی محرکات در چهار محور بنیادین تصویر خوانی، نمادخوانی، بیان کلامی و درک مطلب ارائه می شود بطور کلی برش کورونال نیمکره چپ در سطح قشر پس‌سری جلویی و تصویرها در ناحیه‌ای از شکنج fusiform جانبی را فعال می‌سازند، در حالی که زنجیره واژگانی نمادخوانی ناحیه‌ای از شیار پس‌سری-گیجگاهی را فعال می‌کند. اینکه تصویرخوانی و نمادخوانی دارای آوا یا گفتار باشند مغز کنش و واکنش های متفاوتی از خود نشان می دهد، پردازش آواها توسط قشر شنیداری در هر دو نیمکره مغز انجام می‌شود. قشر شنیداری اولیه در دو نیمکره، به زیروبمی و آهنگِ گفتار پاسخ می‌دهد، اما به نظر می‌رسد که اولویت‌های محاسباتی متفاوتی برای هر مورد منظور شود. با وجود این که قشر شنیداری اولیه نیمکره چپ به طور خاص به ویژگی‌های آوایی گفتار واکنش نشان می‌دهد، قشر شنیداری اولیه در نیمکره راست مغز به ویژگی‌های زیروبمی گفتار پاسخ می‌دهد. عملکرد نسبی دو نیمکره قشر شنیداری نسبت به انواع محرک، به دلیل حساسیت متفاوت این مناطق به ویژگی‌های زمانی و طیفی (spectral مربوط به موج صدا) موجود در درونداد صوتی می‌باشد. نیمکره چپ، تغییرات سریع اطلاعات با وضوح محدود را ثبت و پردازش می کند؛ در حالی که نیمکره راست برای ثبت و تحلیل محرک‌هایی با خصوصیات معکوس (reverse) اختصاصی شده است. سیستم اول، برای درک و تشخیص آواهای گفتاری، ایده‌آل خواهد بود، اما تعیین این صداها با وضوح بالا (یعنی توالی واج‌ها) ضرورتِ وجود سیستمی با قدرت تفکیک زمانی ۲۰ تا ۵۰ میلی‌‌ثانیه را ایجاب می‌کند. سیستم دوم، اطلاعات زبرزنجیری گفتار (مثلا اطلاعات نوایی) را تحلیل می‌کند؛ که در این مورد نیز به سیستمی با قدرت تفکیک زمانی ۱۵۰ تا ۳۰۰ میلی‌ثانیه نیاز می‌باشد. هیکاک و پوپل (۲۰۰۷) معتقدند که نیمکره چپ و راست معمولا در مقیاس‌های زمانی متفاوتی فعالیت می‌کنند که باند فرکانس مربوط به امواج مغزی مشخص و متمایزی را نیز نشان می‌دهند؛ به این صورت که مکان‌یابی فعالیت‌های عملکردی نیمکره چپ عمدتا در محدوده باند گاما و نیمکره راست در محدوده باند تتا می‌باشد.
جالب است بدانید،تراکم بیش از حدِ میلین (hypermyelination) در قشر شنوایی سمت چپ ودر نارساخوانی رشدی دخیل است. نارساخوانی (Dyslexia) ناتوانابی‌های مربوط به خواندن و نوشتن (یا هجی کردن) با جنبه‌های متعدد حسی و شناختی مرتبط بوده است، اما آشکار است که اختلالات مربوط به پردازش آوایی (واجی)، هم در کودکی وجود دارد و هم در طول زندگی ادامه‌دار می‌باشد. در همین راستا، عملکرد غیرمعمول و ساختار ناهمگون مدارهای پردازشی آوایی در لوب تمپورال چپ در افراد دارای خوانش‌پریشی مشاهده شده است
کلیت نارسا خوانی ممکن است از مهاجرت نورونی معیوب در قشر شنوایی سمت چپ ناشی شود. خطای مهاجرتی در لایه‌های II و III فعل و انفعالات عملکردی موضعی بین لایه‌ها و همچنین تبادل گسترده‌تر با نواحی دورتر را برای هر لایه تغییر می‌دهد. علاوه بر این، فرض بر این است که رخداد این نوع خطا در لایه IV بر شلیک به محرک‌های شنوایی تأثیر می‌گذارد. اینگونه ناهنجاری‌های ریزمدار، مرتبط با کاستی‌های واج‌شناختی در نارساخوانی گزارش شده است.
در مطالعه‌ای، از نوار قشری (کورتیکال) با رزولوشن 400 میکرونیِ ایزوتروپیک برای محاسبه ضخامت قشر و تخمین تراکم میلین تصویربرداری به عمل آمد. مقایسه شاخص‌های بدست‌ آمده در نمونه‌ای از بزرگسالان مبتلا به نارسا خوانی و افراد سالم به لحاظ سن، جنس، چپ/راست دست، سطح تحصیلات و ضریب هوشی غیرکلامی انجام شد.
نتایج نشان داد که افزایش میلین در لایه IV، در مقایسه با لایه‌های II و III، در نواحی گیجگاهی چپ بارزتر است. یافته قابل توجهی است، زیرا پیشنهاد شده است که لایه های II و III فعالیت نوسانی ایجاد می‌کنند در حالی که لایه IV شلیک ناشی از محرک را در طی پردازش آوا تنظیم می‌کند.

نکته حائز اهمیت دیگر اینکه، پاسخ‌ های عصبی تأخیری و نا همگن به محرک زنجیره گفتار از طریق خاموش‌کردن ژن KIAA0319 در قشر شنوایی اولیه موشها، که آستانه تمییز واجی آن‌ها تق

ریباً با آستانه تشخیص انسان یکسان است، ایجاد می‌ شود. شلیک معیوب نورون‌ های لایه IV در مراکز شنوایی سمت چپ ممکن است به واسطه یک مکانیسم باز خوردی تالاموسی-قشری (thalamocortical) منجر به ضعف در تمایز واجی در نارسا خوانی شود. مکانیزم باز خوردی پیشنهادی حاصل یافته‌های آزمایشات fMRI است که نشان می‌دهد فعالیت وابسته به سطح اکسیژن خون در بخش میانیِ جسم زانوییِ تالاموس چپ در افراد نارسا خوان طی پردازش آوا کاهش می‌یابد. مدولاسیون از بالا به پایینِ معیوبِ جسم زانویی از طریق اتصالات فیبری وابران که متراکم‌ترین دسته نورونی در لایه IV قشر شنوایی است، احتمالا مانع تنظیم دقیق پاسخ‌های سیستم شنوایی به واج‌ها می‌گردد.

نویسنده: دکتر محمد رحیمی ،درمانگر اختلالات یادگیری

نارساخوانی شناختی ویژه فرآیند تصویرخوانی _نماد خوانی – pakdelha.ir

برای مشاهده و دانلود نرم افزارهای موبایلی و کامپیوتری تشخیص و درمان مشکلات یادگیری اینجا کلیک کنید

برای مشاهده و دانلود فایل های تمرینی تشخیص و درمان ناتوانی های یادگیری اینجا کلیک کنید