سبد خرید0

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

مهار متغیرهای آموزشی ، سطح دشواری مواد آموزشی ، ارتقای سطح یادگیری دانش آموز ، متغیرهای یادگیری ، فراخنای توجه ، سبک های یادگیری ، روشهای نوین آموزش

مهار متغیرهای آموزشی

معلم و مدرسه در مورد بسیاری از عوامل مربوط به مشکلات یادگیری کار چندانی نمی توانند انجام دهند. ممکن است محیط خانه یا ساختار ژنتیکی یا زیستی دانش آموز نقش مهمی در ایجاد مشکل یادگیری ایفا کنند. اما معمولا معلم نمی‌ تواند چنین متغیرهایی را تغییر دهد و عوامل دیگری که معلم ها می توانند آنها را تغییر دهند باید به دقت بررسی شوند .متغیرهای یادگیری که معلم ها می توانند آنها را مجدداً سازگار کنند، شامل سطح دشواری فضا-زمان ، زبان و روابط میان فردی دانش آموز و معلم است.

سطح دشواری
سطح دشواری مواد آموزشی را می‌ توان متناسب با سطوح فعلی کارآمدی و تحمل دانش آموز تغییر داد بسیاری از دانش‌ آموزان فقط به دلیل این که تکالیف فوق العاده دشوار هستند و سطح کارآمدی لازم با توانایی فعلی آنها فاصله زیادی دارد از انجام تکلیف عاجز می‌ مانند. انتظار از دانش آموز برای انجام دادن تکلیفی بسیار فراتر از سطح تحمل او می‌ تواند به شکست کامل در یادگیری منتهی شود.

فضا
فضا به محیط فیزیکی که باید برای یادگیری هدایت‌ کننده باشند، اطلاق می شود
از میان شیوه هایی که برای تغییر فضا به کار می رود می توان به استفاده از دیواره ،اتاقک، پرده ،اتاق مخصوص، گوشه های دنج و همچنین حذف محرک های مزاحم اشاره کرد. فضا شامل مساحت کار دانش آموز نظیر اندازه کاغذ و سطح میز تحریر نیز هست. محیط مدرسه نباید به گونه‌ ای باشد که با معطوف کردن توجه دانش‌ آموزان به محرک های نا مربوط در یادگیری آن اختلال ایجاد کند.

زمان
در محیط آموزشی ،با استفاده از شیوه‌ هایی، زمان را کنترل می کنند برای دانش آموزانی که فراخنای توجه بسیار کوتاهی دارند می توان، با محدود کردن درس ها، در مدت زمان کمتری آنها را تدریس کرد. مثلاً ،به جای یک صفحه کامل تکلیف ریاضی، می توان یک ردیف مسئله به دانش آموزان داد .تعداد لغت های دیکته را می‌ توان کمتر کرد. در تمرین های زمان دار می توان زمان در نظر گرفته شده را افزایش داد.
می توان تکلیف خانه‌ های کمتری را برای دانش آموز تعیین کرد. هدف این است که به تدریج زمان کار دانش آموز را روی هر تکلیف افزایش دهیم.

زبان
زبان را نیز می توان برای ارتقای سطح یادگیری دانش آموز تغییر داد .معلم ها باید با بررسی کلمات و عباراتی که برای آموزش و راهنمایی دانش آموزان به کار می‌ برند مطمئن شوند که مفهوم گفته هایشان برای دانش‌ آموزان روشن است و آنها را سردرگم نمی کند .زبان باید با سطح درک دانش آموزان همتراز باشد. در مورد دانش آموزان دچار ناتوانی های شدید، کمیت زبانی باید تا حد حرف‌ های بسیار ساده کاهش یابد .فنون ساده کردن زبان شامل موارد زیر است کاهش راهنمایی ها به 《گفتار تلگرافی》 یا استفاده صرف از کلمات ضروری ،حفظ تماس چشمی با یاد گیرنده ،اجتناب از کاربرد واژه های مبهم و تاکید بر معنی با استفاده از حرکات بیانگر، شمرده صحبت کردن، جلب توجه دانش آموز قبل از شروع صحبت با گرفتن دست او یا زدن بر شانه‌اش یا کارهای دیگری از این قبیل و پرهیز از به کار بردن جمله های با ساخت پیچیده، به ویژه جمله های با ترکیب منفی.

روابط میان فردی
عامل رابطه میان فردی و تفاهم بین دانش آموز و معلم ،در درجه اول اهمیت قرار دارد. بدون وجود چنین رابطه ای، یادگیری احتمالاً صورت نمی گیرد با وجود آن، یادگیری، به رغم استفاده از فنون و مواد آموزشی نا متناسب و نقایص دیگر اغلب به وقوع می پیوندد.

مهار متغیرهای آموزشی -سایت پاکدلها

برای مشاهده مطلبی با عنوان سبک های یادگیری دانش آموزان اینجا کلیک کنید