سایت پاکدلها: آموزش در مغز انجام می شود. این عضو ۲ درصد وزن بدن را تشکیل می دهد، ولی تقریبا بیست درصد انرژی بدن را مصرف می کند. این مطلب نشان می دهد که مغز عضو بسیار فعال بدن است و نقش مغز در یادگیری از آنچه تصور می کنیم بسیار پر رنگ تر است.
👌 گسترش حجم مغز نتیجه توسعه ارتباط و اتصال بین سلول های عصبی است که تا هنگام بلوغ ادامه می یابد، به ویژه در دو و سه سال اول زندگی، این ارتباط ها گسترش شدیدی دارند.
سلولهای مغزی دائما دندریت و گیرنده های جدید تولید می کنند و سیناپس های جدید یا همان اتصالات ارتباطی بوجود می آورند و ماهیت ناقل های عصبی را که باعث تحریک فعالیت مغزی می شوند را اصلاح می کنند.
حتی افراد بزرگسال می توانند سلولهای جدید تولید کنند (جین کارپر؛۲۰۰۰ )
مغز یک عضو فعال است و برای شناخت محیط اطراف برنامه ریزی شده است. بچه ها پرسشگری را از همان اوایل کودکی بر زبان می آورند. این پرسشگری به ویژه در ۳ تا ۱۰ سالگی کرد بیشتری دارد ، (کلب ومیلتنز – ۲۰۰۳).
مغز از دو نیمه راست – چپ تشکیل شده است و هر قسمت از مغز عملکرد ویژه ای دارد👇👇
کارکردهای نیمه راست مغز
• مهارت های موسیقی، هندسی، شناخت تصاویر و نقشه ها در نیمه راست مستقر هستند. تفکر جامع نگر، شهود، خلاقیت و هنر نیز مربوط به این قسمت است.
کارکردهای نیمه چپ مغز
این قسمت مسئول مهارت های گفتاری، ادراکی، ریاضی و محاسباتی، تفکر، تحلیل مسائل انتزاعی و درک زمان است.
وضعیت اقتصادی و تحصیلات خانواده و شغل والدین در رشد مغز و یادگیری چه تأثیری دارد؟
گروهی از پژوهشگران دانشگاه کالیفرنیای جنوبی به بررسی عوامل مختلف اقتصادی و اجتماعی نظیر درآمد خانوادگی و میزان تحصیلات والدین بر روی ساختار مغزی فرزندان پرداختند.
در این مطالعه مشخص شد بیشترین رابطه بین میزان درآمد و رشد ساختار مغزی در خانواده های کم درآمد وجود دارد. به این ترتیب شاید اقدامات گوناگون برای کاهش شکاف طبقاتی بتواند جلوی بروز این تغییرات مغزی را بگیرد.
البته این پژوهش به این نکته اشاره ندارد که شرایط اقتصادی و اجتماعی موجب بروز تغییرات غیر قابل بازگشت در مغز و یا تواناییهای شناختی فرد می‌شود، بلکه به این نکته اشاره دارد که دسترسی گسترده تر به منابعی که با پول می‌توان به آن دست یافت، سبب بروز تفاوت‌هایی در ساختار مغزی خواهد شد.
در این پژوهش ۱۱۰۰ کودک و نوجوان ۳ تا ۲۰ ساله مورد بررسی قرار گرفتند. در این مطالعه اطلاعاتی در مورد تحصیلات والدین و درآمد خانوادگی آنها به دست آمد و سپس با تصویربرداری MRI و نیز بررسی سوابق ،خانوادگی میزان سطح مغزی آنها بررسی شد.
نتایج به دست آمده نشان می‌داد که رابطه درآمد با شکل مغز بیشتر از رابطه تحصیلات والدین با این وضعیت مغزی بود.
«الیزابت سوول »، سرپرست تیم تحقیق و متخصص بیمارستان اطفال لس آنجلس در این باره می‌گوید؛ ما واقعا نمی‌دانیم پول چگونه موجب تفاوت در اندازه مغز می‌شود، اما گمان می‌کنیم که این اتفاق به دلیل تمامی منابعی باشد که در دسترس مردم دارای درآمد بالاتر هم چون تغذیه خوب، بهداشت و سلامت مدرسه بهتر و غیره قرار دارد. به علاوه این پژوهش نشان می‌دهد که میزان تحصیلات پدر و مادر بر کلیت ناحیه سطحی مغز کودک تاثیر گذار است، به طوری که هرچه میزان تحصیلات والدین بیشتر باشد، ناحیه سطحی مغز کودک در طی رشد او بزرگ‌تر می شود.
درآمد خانوادگی به مواردی نظیر تغذیه، سلامت ،مدرسه، نوع بازی‌ها و گاهی کیفیت هوایی که کودک استنشاق می‌کند، ارتباط دارد.
اختلال یادگیری مختص به یک قشر نیست و در هر نوع خانواده ای با همه سطح درآمد و موقعیت شغلی میتواند دیده شود اگر بچه ای دارای اختلال یادگیری تشخیص داده شود و هر دوی والدین شاغل باشند، باید مهارت های خود تنظیمی و خود نظارتی به کودک آموزش داده شود تا در اوقاتی که والدین در بیرون از منزل حضور دارند، خود کودک کارهایش را اعم از درسی و غیر درسی انجام دهد. همچنین باید به وسیله تلفن از کارهایش در منزل خبر بگیرند.
